خداوند متعال در آیات متعددی از نازل شدن قرآن از طرف سوی خود اشاره کرده است. معنای نازل کردن هم، پایین آوردن است. از این تعبیر می توان فهمید که قرآن مجید دارای حقیقتی بسیار والا و بلندمرتبه است و خداوند متعال برای اینکه مردم بتوانند آن را بفهمند و از آن استفاده کنند، آن را پایین آورده و نازل فرموده است تا به صورت الفاظ و کلمات درآید.
مطلب مهمی که باید به آن توجه داشت این است که نزول قرآن با نازل شدن باران فرق دارد. نازل شدن باران چند ویژگی دارد: 1- نزول باران، نزولی مادی و جسمانی و به معنای منتقل شدن از مکانی بالاتر به مکانی پایینتر است. قطرات باران از مکانی به نام آسمان، به مکان دیگری به نام زمین فرود می آیند. 2- حقیقت باران در زمان فرود آمدن تغییر پیدا نمی کند یعنی همان قطرات باران که در آسمان است به همان صورت و بدون هیچ نوع تغییری در وجودشان، به زمین فرود می آیند. 3- از آنجا که نزول باران، نزولی مادی است، قطرات باران در یک جا بیشتر نمی توانند باشند، یعنی زمانی که در آسمان هستند، در زمین نیستند و زمانی که به زمین فرود می آیند دیگر در آسمان وجود ندارند و جای آنها در آسمان خالی می شود.
ویژگیهای نزول قرآن کریم با هر سه ویژگی مذکور متفاوت است زیرا اولاً نزول این کتاب آسمانی، نزولی مادی و جسمانی نیست بلکه مراد، نزول قرآن از عالمی به عالمی دیگر است. به عبارت دیگر قرآن از عالمی عالی و غیرمادی فرود آمده تا به عالم مادی و جسمانی رسیده است، بنابراین نزول قرآن به معنای انتقال از مکانی به مکان دیگر نیست. ثانیاً قرآن در زمان فرود آمدن تغییر کرده و در هر عالمی که پایین می آید، وجودی متناسب با همان عالم پیدا می کند بنابراین قرآن قبل از نازل شدن و پس از نازل شدن به یک شکل نیست. ثالثاً از آنجا که نزول قرآن، نزولی معنوی است، پس از نازل شدن قرآن از عالم غیر مادی به عالم مادی، جای آن در عالم غیر مادی خالی نمی شود. به عبارت دیگر این طور نیست که قرآن یا باید در آن عالم وجود داشته باشد یا در این عالم، بلکه قرآن کریم در عین حال که به عالم مادی نازل شده است، در تمام عوالم دیگر نیز حضور دارد و با نازل شدن قرآن، چیزی از حقیقت آن کاسته نشده بلکه به همان صورت قبلی باقی مانده است. بحث دیگر درباره چگونگی نزول قرآن این است که نازل شدن آن در آیات الهی به دو صورت مطرح شده است. مفاد بعضی از آیات این است که قرآن کریم به طور دفعی و یکجا بر پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» نازل شده است مانند:
- انا انزلناه فی لیله القدر(1)
- «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.»
انا انزلناه فی لیله مبارکه (2)
- «ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردیم.»
- شهر رمضان الذی انزل فیه القرءان...(3)
«ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده است...»
از این آیات استفاده می شود که قرآن به طور یکجا و در شب قدر نازل شده است؛ شب قدری که در ماه مبارک رمضان است. اما مفاد بعضی آیات دیگر این است که قرآن در طول سال ها بتدریج بر پیامبر نازل شده است چنانچه از نظر تاریخی نیز قطعی و مسلم است که قرآن در طول 23 سال و به طور تدریجی به رسول خدا وحی شده است، با توجه به اینکه نزول تدریجی قرآن قطعی و یقینی است، این سؤال برای علما و مفسران پیش آمده که چرا خداوند فرموده ما قرآن را در یک شب نازل کردیم؟ و برای توجیه این مطلب نظراتی ارائه کرده اند.
به نظر می رسد پاسخ صحیح این است که قرآن کریم دو بار بر پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» نازل شده است؛ یک بار تمام قرآن به طور دفعی و در یک شب نازل شده و بار دیگر بتدریج و در طول 23 سال. نزول دفعی قرآن مناسب با نازل شدن باطن قرآن و نزول تدریجی آن مناسب با نازل شدن آن در قالب الفاظ و کلمات است. در نتیجه «باطن» قرآن کریم یک بار به طور کامل در شب قدر بر قلب مبارک پیامبر اسلام «صلی الله علیه و آله» نازل شده و بار دیگر به صورت تدریجی و به شکل الفاظ و کلمات و در طول سالهای نبوت رسول اکرم به وی وحی شده است.
قرآن کریم معجزه ای جاودانی
خداوند متعال در طول تاریخ، برای هدایت انسانها پیامبران بسیاری فرستاده است. هر یک از این پیامبران برای اینکه نبوت خود را برای مردم ثابت کنند، به اذن الهی برایشان معجزه می آوردند، یعنی عملی انجام می دادند که سایر مردم از انجام آن عاجزند. پیامبر خاتم «صلی الله علیه وآله» نیز از طرف خداوند معجزاتی برای مردم آوردند، ولی تنها معجزه باقی مانده پیامبر اکرم برای همه انسانها، قرآن کریم است. یعنی هر کسی در هر زمانی در نبوت و رسالت محمد بن عبدالله «صلی الله علیه وآله» شک داشته باشد و بخواهد این مسئله را بررسی کند، کافی است قرآن کریم را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهد. در این صورت یقین پیدا خواهد کرد که این کتاب بزرگ، کلام بشر نیست و کلام خداوند متعال است که آن را برای هدایت انسانها نازل فرموده و در عین حال آن را معجزه پیامبرش نیز قرار داده است.
حال این پرسش مطرح می شود که قرآن مجید از چه نظر و از چه جهتی معجزه است؟ به عبارت دیگر، معجزه بودن قرآن به چه چیز آن است و چه خصوصیتی باعث می شود قرآن معجزه باشد؟ پاسخ این است که قرآن کریم از جهات مختلفی معجزه است و هر کسی در هر موردی تخصص داشته باشد، به معجزه بودن قرآن در آن زمینه پی خواهد برد.
موارد اعجاز قرآن عبارتند از:
1- قرآن از نظر لفظی و از جهت فصاحت و بلاغت معجزه است یعنی الفاظ قرآن کریم طوری هماهنگ کنار هم قرار گرفته اند که با زیباترین، فصیحترین و بلیغترین جملات بر معانی بسیار عمیق دلالت می کنند، به طوری که انسان قادر نیست چنین کلام زیبایی بیاورد. پس این کتاب کلام خالق بشر است.
2- قرآن از جهت علوم و معارف بی شمار موجود در آن، معجزه است و اگر کسی در این زمینه تخصص داشته باشد، خواهد فهمید که این همه علوم و معارف عمیق و دقیق و این همه اسرار و رموز هستی را در یک کتاب قرار دادن، از عهده انسان خارج و کار خداوند متعال است.
3- نزول قرآن در آن عصر نیز معجزه است. زیرا آن زمان، عصر جاهلیت و خرافات و تعداد کسانی که خواندن و نوشتن بلد بودند انگشت شمار بود. در چنان زمانی آوردن این کتاب عمیق و دقیق، یقیناً معجزه ای است که از قدرت انسان خارج است.
4- قرآن از جهت آورنده آن معجزه است زیرا پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» تا پیش از نزول قرآن، حتی سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند و تا آن زمان هیچ گاه با دست خود چیزی ننوشته بودند و همه مردم می دانستند که ایشان به مدرسه نرفته و نوشتن نیاموخته اند. وقتی چنین شخصی، چنین کتابی بیاورد که سرشار از علوم و معارف عمیق است، معلوم می شود که قطعاً معجزه ای صورت گرفته و خداوند آن را نازل کرده است.
5- قرآن در دادن خبرهای غیبی نیز معجزه است. در موارد متعددی، قرآن مجید از حوادث آینده خبر داده است و تاریخ نشان داده که تا این زمان تمام پیشگوییهای قرآن به همان صورت که خبر داده شده، به وقوع پیوسته است. البته زمان وقوع بعضی از آنها هنوز فرا نرسیده و آنها نیز در زمان خود به وقوع خواهند پیوست.
6- قرآن کریم از جهت تحدی معجزه است. قرآن در آیات متعددی تحدی کرده، یعنی از دیگران خواسته است اگر می توانند کتابی و یا حداقل سوره ای مانند قرآن بیاورند، تا اگر نتوانستند چنین کاری انجام دهند، معلوم می شود که این کتاب بزرگ از طرف خداوند نازل شده است. از زمان نزول قرآن تا به حال، هیچ کس نتوانسته سوره ای مانند سوره های قرآن بیاورد. با توجه به اینکه دین مقدس اسلام، از ابتدا دشمنان فراوانی داشته است که تمام سعی و تلاش خود را برای از بین بردن آن انجام داده و از هیچ عملی در این راه کوتاهی کرده اند، عجز آنها از آوردن سوره ای مانند قرآن، دلیلی دیگر بر معجزه بودن این کتاب الهی است.
7- قرآن از جهت نبود اختلاف در آیات آن معجزه است، زیرا کتابی با این وسعت علوم، اگر کلام غیر خداوند باشد، در آن اختلافات زیادی خواهد بود، در حالی که بین آیات قرآن هیچ اختلافی وجود ندارد.
معلوم شد قرآن کریم به دلایل مختلف و متفاوت معجزه است. البته ممکن است کسی در بعضی از موارد مذکور، تخصص نداشته باشد و بگوید از این راه نمی توانم به معجزه بودن قرآن یقین کنم، ولی هر انسان منصف و حقجویی، اگر به تمام موارد اعجاز قرآن با هم توجه کند و همه آنها را در نظر بگیرد، یقین صد در صد پیدا می کند که این کتاب معجزه است و نه کلام بشر، که سخن خداوند است و از طرف او برای هدایت انسان ها نازل شده است. با این همه، اگر کسی باز هم قرآن را نپذیرد، قطعاً مغرض است و از روی عناد و استکبار، آیات قرآن را انکار می کند، و چنین شخصی مستحق عذاب الهی است.
هذا هدی والذین کفروا بایات ربهم لهم عذاب من رجز الیم(4).
«این قرآن، موجب هدایت است و کسانی که به آیات پروردگارشان کافر شوند، برایشان عذابی دردناک مهیاست.»
ادامه مطلب را بخانید